سازمان حفاظت محیط زیست قبلا از اقدامات گسترده در این زمینه خبر داده بود گروه اجتماعی دو روز قبل، سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار گزارشی، فهرست مفصلی از اقدامات ویژه برای مقابله با توفان‌های خاكی و خیزش گرد و خاك در كشور منتشر كرد اما دیروز، رییس مركز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشكسالی، ضمن اشاره به اینكه مصرف بی‌رویه آب و توسعه خشكسالی هم یكی از دلایل خیزش گرد و خاك است، تاكید كرد كه اقدامات ویژه‌ای برای مقابله با خیزش گرد و خاك در كشور انجام نشده است. احد وظیفه در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا افزود: «امسال دومین سال پیاپی خشكسالی است كه می‌گذرانیم و در سال‌های خشك، بستر دریاچه‌ها و تالاب‌ها در معرض فرسایش بادی قرار می‌گیرند و چون آب داخل آنها تبخیر شده و خاك كف دریاچه بافت نرمی دارد، این خاك‌ها به دلیل آغشته بودن به نمك چسبندگی كمی دارند، بنابراین بر اثر وزش باد شدید در هوا پراكنده و بر اثر جریان‌های تراز میانی جو نقاط مختلف و بر اثر جریان به نقاط دیگر منتقل می‌شوند.در سالیان گذشته مطالعات بسیاری انجام شد تا كانون‌های گرد و غبار شناسایی شوند و فعالیت‌های همچون مالچ‌پاشی هم برای كنترل خیزش گرد و غبار انجام شده تا جریان باد نتواند ذرات خاك را از زمین بلند كند اما با توجه به وسیع بودن منطقه، این كار تقریبا غیرممكن است.» وظیفه تاكید كرد: «گرد و غباری كه در روز‌های اخیر وارد ایران شد، از عراق و سوریه و اردن بود و می‌توان گفت كه مناطقی كه در آنها گرد و خاك تولید می‌شود و پتانسیل فرسایش خاك را دارند بسیار گسترده هستند و نمی‌توان به همین راحتی با مالچ‌پاشی آن را كنترل كرد. علاوه بر این، شیوه مالچ‌پاشی به دلیل استفاده از مواد نفتی، بعد از چندسال موجب صدمه به محیط زیست می‌شود و به همین دلیل شیوه‌ای منسوخ است و امروزه روش‌های جدیدتری همچون ایجاد دیوارهای بادشكن كاربرد دارد كه این شیوه فعالیتی هم با توجه به وسعت منطقه‌ای كه گرد و خاك تولید می‌كند قابل انجام نیست.بنابراین تاكنون فعالیت ویژه‌ای برای كنترل خیزش گرد و خاك انجام نشده و امكان انجام فعالیتی هم چندان وجود ندارد. تولید گرد و خاك یك فرآیند طبیعی در مناطق بیابانی و صحرایی است، ایران در مجاورت مناطق بیابانی دنیا قرار گرفته ولی این مساله هم قابل چشم‌پوشی نیست كه مصرف بی‌رویه آب چه در ایران و چه در كشورهای همسایه همچون تركیه، عراق، سوریه، اردن حتی افغانستان و تركمنستان هم موجبات این شرایط را فراهم كرده چون به دنبال افزایش جمعیت و رشد زندگی شهرنشینی، نیاز به آب افزایش یافته كه آب‌های سطحی در این مناطق كم بارش، پاسخگوی نیاز مردم نیست و بنابراین، ملت‌ها از منابع آبی با شدت بیشتر استفاده می‌كنند. در نتیجه سطح آب‌های زیرزمینی بسیار پایین آمده و از كیفیت آن نیز كاسته شده است. علاوه بر این، سدسازی‌های انجام شده در تركیه، سرچشمه‌های دجله و فرات را كه وارد دشت عراق می‌شوند، كنترل می‌كند و بنابراین، جریان آب ورودی به این كشور هم كاهش یافته و امروز بستر آبی در عراق تبدیل به كانون‌های گرد و غبار شده است.» به دنبال این توضیحات و با گذشت 4 روز از خیزش گرد و خاك در ایران و در حالی كه دو روز قبل، سازمان حفاظت محیط زیست در گزارش تفصیلی اعلام كرده بود كه وسعت مناطق متاثر از خیزش گرد و خاك در كشور حدود 270 هزار هكتار برآورد شده، طبق اعلام سامانه پایش كیفی هوای كشور، بعدازظهر دیروز تعداد شهرهای با وضعیت هوای دارای آلایندگی خطرناك به 33 شهر افزایش یافته و شهرهای ایلام، چرداول، دره‌شهر (استان ایلام)، بوشهر، دشتستان و پارس 1 (استان بوشهر)، زیركوه (استان خراسان جنوبی)، اهواز، بهبهان، شوشتر، آبادان، اندیمشك، دزفول، ماهشهر، شادگان، شوش، دشت آزادگان، خرمشهر، رامهرمز (استان خوزستان)، زابل (استان سیستان و بلوچستان)، سنندج (استان كردستان)، انار، راور (استان كرمان)، كرمانشاه، سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب، قصر شیرین، كنگاور (استان كرمانشاه)، پل دختر، دورود (استان لرستان)، همدان، نهاوند، ملایر (استان مركزی)، یزد، اردكان، بافق (استان یزد) به دلیل شاخص 151 تا 500 ذرات بزرگ‌تر از 10 میكرون، در وضعیت خطرناك قرار دارند. مدیر سابق طرح جامع آب كشور در تشریح دلیل توسعه ریزگردهای اخیر در ایران اعلام كرد كه چشمه‌های تولید گرد و خاك در شمال عراق و سوریه و عربستان بوده كه علت اصلی آن، «كم‌بارشی» در آن مناطق و توسعه سدسازی‌ها در كشور تركیه بر سرشاخه‌های دجله و فرات است و بنابراین، احتمال تكرار این پدیده تا اواخر مرداد هم وجود خواهد داشت و تا زمانی كه این سرچشمه‌های تولید ریزگرد وجود داشته باشند، گرد و خاك نیز مهمان ناخوانده ایران خواهد بود. مصطفی فدایی‌فرد در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا افزود: «آلودگی هوا و توسعه ریزگردها از آنچه تصور می‌شد، خطرناك‌تر است. آمار وزارت بهداشت در مورد تاثیر آلودگی هوا بر شهروندان نشان می‌دهد آلودگی هوا در سال 1399، باعث از دست رفتن حدود 45 هزار سال از عمر ساكنان تهران شده است. توسعه ریزگردها و تنفس گرد و خاك معلق در هوا، سلامت افراد به ویژه بیماران تنفسی و قلبی را به ‌شدت تهدید می‌كند و علاوه بر آن، بر آلودگی منابع آب، افزایش مصرف انرژی، كاهش كمیت و كیفیت محصولات كشاورزی، افزایش بیماری‌های گیاهی و دامی، كاهش عملكرد تولید محصولات زراعی، باغی، دام، طیور، آبزیان، افزایش خسارات اقتصادی و اجتماعی بر اثر تعطیلی واحدهای اداری، صنعتی، تجاری، آموزشی، كشاورزی و در نهایت بر افزایش مهاجرت نیز موثر است. البته خشكیدگی كامل دریاچه ارومیه كه به نظر می‌رسد دور از انتظار نخواهد بود، به دلیل تولید ریزگرد و غبار نمك، آثار و تبعات بدتری در بر خواهد داشت. سیاست‌های نامناسب، مدیریت نادرست مصرف آب، تغییرات اقلیمی و خشكسالی بلندمدت، كاهش شدید سطح آب‌ سفره‌های زیرزمینی بر اثر برداشت بی‌رویه و غیراصولی برای مصارف صنعتی و كشاورزی، از مهم‌ترین دلایل فاجعه فرونشست زمین در ایران است. هر ساله به‌طور میانگین با حدود هفت میلیارد مترمكعب كسری تجمعی آبخوان‌های كشور مواجه هستیم و در حال حاضر، حدود 140 میلیارد مترمكعب كسری تجمعی آب‌های زیرزمینی داریم. این تهدید زنگ خطر جدی برای اكثر مناطق كشور است. یكی از پیامدهای زیست‌محیطی از جمله پدیده فرونشست زمین، بروز تنش‌های اجتماعی و افزایش حاشیه‌نشینی و جابه‌جایی اجباری37 میلیون نفر است.بحران كمی و كیفی منابع آب و خاك و همچنین آلودگی هوا به همراه ضعف شدید مدیریت، منجر به بی‌ثباتی بیشتر، مناقشه‌های محلی و آوارگی جمعیت در بسیاری از مناطق كم‌آب كشور و مهاجرت خواهد شد. بحران آلودگی هوا، آب و خاك و محیط‌زیست در ایران، تنها بر اثر خشكسالی عادی ناشی از كمبود بارش یا تغییرات آب و هوایی بدون دخالت انسان نیست، بلكه خشكسالی انسان‌محور است. خشكسالی انسان‌محور می‌تواند منجر به ورشكستگی آبی ‌شود. متاسفانه بدون مطالعه و از روی احساسات و با نیت كمك به روستاییان و افزایش تولید كشور و به بهانه خودكفایی محصولات كشاورزی، سالانه صدها میلیون تن خاك را كه تشكیل هر سانتیمتر آن هزار سال طول می‌كشد، از دست داده‌ایم و نتیجه آن تخریب پوشش گیاهی، جنگل‌ها، نابودی محیط زیست، فرسایش خاك و تشدید سیلاب‌های ویرانگر است. در ایران حدود 90 میلیون مترمكعب آب تجدیدپذیر كشور به مصرف كشاورزی می‌رسد كه راندمان مصرف آن در بهترین شرایط حدود 40 درصد است. بر این اساس حدود 60 درصد از این حجم عظیم از آب هدر می‌رود. این در حالی است كه برای تولید 150 میلیون تن محصولات كشاورزی حداقل در شرایط كنونی، سالانه به بیش از 120 میلیارد مترمكعب آب نیاز است كه در عمل این مقدار آب در ایران وجود ندارد و كل آب تجدیدپذیر ایران در حال حاضر به كمتر از 100 میلیون مترمكعب رسیده است، چون به دلیل توسعه پدیده فرونشست و از بین رفتن آبخوان‌ها، حدود 30 درصد از آب تجدیدپذیر كشور طی سه دهه اخیر نابود شده و دیگر در دسترس نیست.شرایط بسیار وخیم منابع آبی ایران نه تنها اجازه اضافه‌ برداشت را به ما نمی‌دهد، بلكه باید آن میزان 90 میلیارد مترمكعبی كه سالانه برداشت می‌شود نیز به كمتر از 50 میلیارد كاهش یابد تا به منظور كاهش سرعت فرونشست در كشور، بتوان حقابه محیط زیست و تعادل بخشی آبخوان‌ها را تامین كرد.وضعیت منابع خاك كشور بسیار وخیم‌تر است و با توجه به اعمال فشار بی‌رویه بر منابع خاك، در حال حاضر حدود 25 درصد از اراضی كشور تحت تنش شوری قرار گرفته‌اند. در بسیاری از دشت‌های ایران، سطح دسترسی به آبخوان‌ها سالانه حتی تا دو متر پایین‌تر می‌روند و آبخوان‌ها هر روز بیشتر از قبل تهی می‌شوند و به تبع آن، فرونشست زمین رخ می‌دهد.بر اساس آمارهای رسمی، سالانه تا حدود 40 سانتیمتر فرونشست در برخی مناطق كشور و كلانشهرها به وقوع می‌پیوندد و به ‌شدت در حال پیشرفت است ولی متاسفانه مسوولان هیچ دركی از موضوع ندارند و كسی احساس فاجعه نمی‌كند. این در حالی است كه در كشورهای اروپایی اگر سالانه بیش از یك سانتیمتر فرونشست رخ دهد، وضعیت بحرانی اعلام و محدودیت‌های فراوانی را برای مصارف منابع آب وضع می‌كنند. فرونشست زمین به معنای مرگ آبخوان‌هاست و وقتی كه تخلخل تشكیلات زمین‌شناسی آبخوان‌ها بر اثر فرونشست زمین از بین رفته و فشرده می‌شوند، دیگر قابلیت بازگشت به وضعیت اولیه را ندارند، فرونشست‌ زمین در ایران طی یك دهه اخیر، حدود سه برابر تشدید شده است. فرونشست دشت‌های ایران، آغاز وضعیت برگشت‌ناپذیر است و زمینی كه دچار فرونشست می‌شود، غیر قابل استفاده شده و امكان احیای آن وجود نخواهد داشت. بی‌توجهی مسوولان به فاجعه آلودگی هوا، توسعه ریزگردها، بحران آب و خاك و فرونشست زمین، ایران را در مسیر تبدیل به كشوری غیرقابل‌زندگی قرار داده و فرونشست زمین در ایران، پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و حتی امنیتی در برخواهد داشت. تاثیرات پدیده فرونشست زمین در بسیاری از زمین‌های كشاورزی، دشت‌ها، نقاط مختلف شهری و صنعتی و خانه‌های مسكونی یا پل‌ها و بناهای تاریخی ایران مشهود است. شهرهای یزد، اصفهان، شیراز، كرمان، شوشتر و بسیاری دیگر از شهرهای ایران از پتانسیل گردشگری بی‌نظیر برخوردار هستند و هر كدام از آنها می‌توانند به قطب گردشگری دنیا تبدیل شوند ولی به دلیل سوءمدیریت و توسعه صنایع آب‌بر و حتی تولید محصولات كشاورزی با نیاز آبی بالا مانند برنج در آن مناطق كم‌آب، نه تنها منابع آب و خاك آنها رو به نابودی است، بلكه همچنین آثار باستانی آنها نیز به دلیل توسعه پدیده فرونشست، رو به تخریب هستند و شاهد توسعه پدیده ریزگردها در آن مناطق نیز هستیم. در استان تاریخی اصفهان، بر اثر برداشت آب از حدود 12000 حلقه چاه غیرمجاز و همچنین اضافه برداشت از حدود 65000 حلقه چاه مجاز، متاسفانه تراز منفی آبخوان‌های آن به حدود 12 میلیارد مترمكعب رسیده و توسعه بسیار شدید پدیده فرونشست زمین را در پی داشته است. بسیاری از آثار باستانی و بی‌نظیر اصفهان به دلیل همین پدیده مخرب و بی‌رحم، در معرض خطر نابودی قرار گرفته است.تمامی صنایع آب‌بر قابل تصور، مانند صنایع فولاد، ذوب آهن، پتروشیمی، صنایع اتمی، كارخانجات تولید سیمان، كارخانجات تولید كاشی و سرامیك و همچنین كشت محصولات با نیاز آبی بسیار بالا مانند برنج، در استان اصفهان كه به لحاظ اقلیمی و منابع آب بسیار فقیر است، توسعه‌ یافته كه بدترین نوع از مدیریت سیاسی و حاكمیتی است.»